اصفهان از ديرباز مهد صنعت و هنر ايران بوده و امروزه نيز بزرگترين و معروفترين شهر هنرى ايران به شمار مىرود. بازار این شهر، یکی از قدیمی ترین و بزرگترین بازار در شرق میانه است. جایی که می شود زرگران، مسگران و صنعتگران را در محل کار تماشا کرد و در تمام روز از طریق مغازه ها که به فروش ظروف مسی و برنزی دست ساز، ظروف مینا و عتیقه، پارچه و بسیاری کالاهای دیگر هستند را در یک مجموعه تاریخی شاهد بود ... *** اصفهان كه در دوران صفویه و سلجوقیه، اوج شكوفایی صنایع دستی را به خود دید، از همان زمان كانون صنایع دستی ایران نام گرفت؛ لقبی كه همچنان آن را یدك میكشد، بیآنكه دیگر رنگ واقعیت داشته باشد. امروزه از میان ۲۷۰ نوع صنایع دستی اصفهان كه در گذشته تولید میشد، تنها تولید ۲۰ نوع آن ادامه پیدا كرده است و میدان امام اصفهان هم كه روزی مهد هنر و معماری و مركز صنایع دستی كشور بود و جایی كه در آن هنرمندان بسیاری از سراسر نقاط كشور و حتی جهان گرد هم آمده و با دستهایشان صنایعی خلق می كردند تاافتخاری برای میراث فرهنگی كشور شود، امروز روزهای ركود و بیرونقی را پشت سر میگذارند. امروز دستهای هنرمندان صنایع دستی اصفهان هم خالیتر از همیشه است، به طوری كه به گفته خودشان، هنرمندان طراز اول صنایع دستی اصفهان دست از این كار شستهاند و انگیزهای برای ادامه كار ندارند و حتی بعضی از روی ناچاری مسافرکشی می کنند. اكنون بعضی از اين مغازههای میدان در حال تغيير و تبديل به مكانهايي ديگر هستند كه ارزش هنرهاي چند صد ساله اين مرز و بوم را ندارند، چرا كه با آمدن برخي صنايع دستي كشورهايي همچون هند، پاكستان و چين جايي براي فروش صنايع دستي ايراني،آنهم در خانه خود نگذاشتهاند. در حال حاضر کمتر ايراني پيدا ميشود که در خانه اش از صنايعدستي استفاده کند. امروزه ظروف پيرکس و کريستال جاي سفال را گرفته و روميزيهاي آنچناني جايگزين خاتمکاري اصفهان شده است. ديگر ردپايي از صنايع دستي در خانهها ديده نميشود. در کدام خانه يک تابلوي منبت کاري يا مينا کاري ديده ميشود؟ فرش دستباف از خانهها رخت بر بسته و فرش ماشيني با اقتدار جاي آن را گرفته است و خلاصه آنکه ردپايي از ذوق و سليقه ايراني در چهارديواري يک خانواده ايراني ديده نميشود. هنرمند ایرانی دلهره دارد امسال دل هنرمند ایرانی بیش از هر سال دیگری شور میزند. از یك سو قیمت مواد اولیه افزایش پیدا كرده و قدرت خرید مردم پایین آمده است و از طرف دیگر کاهش گردشگر و توریست هم مزید علت شده و وضعیت این حوزه را نگرانكننده كرده است. رئیس اتحادیه صنایعدستی اصفهان در این باره میگوید:امسال وضعیت صنایعدستی مناسب نیست، گرانی بیداد می کند و مردم تمامی پول خود را صرف مایحتاج اولیه زندگی میكنند؛ ایندرحالی است كه جنس ارزان هم در بازار وجود ندارد، قیمت اجناس متوسط هم افزایش پیدا كرده و مردم مثل سابق قدرت خرید ندارند. فیضالهی با اعتقاد بر اینكه، صنایعدستی امروز اصفهان در شان اصفهان نیست ادامه میدهد: قدرت خرید مردم در اندازه خرید محصول باكیفیت نیست بنابراین هنرمند از كیفیت كار میزند تا بتواند درصد فروش را افزایش دهد. باتوجه به اینكه صنایعدستی هنوز كاربردی نشده ضروری است كه از این هنر ـ صنعت حمایت بیشتری شود. با اینكه همواره بر صنایعدستی استراتژیك تاكید شده تا نقاط ضعف و قوت آن شناسایی شود اما هیچكدام از این اهداف مشخص نشده و واقعیت صنایعدستی اصفهان تلختر و تیره تر از گذشته میشود. اما كارشناسان به یكی از راهكارهایی اشاره دارند كه در شرایط فعلی از ورشكستگی صنعتگران جلوگیری كند و آن حضور در نمایشگاههای خارجی فرصتیاست كه اجناس با قیمت مناسب فروخته شود. رییس اتحادیه صنایع دستی اصفهان معتقد است دولت میتواند حامی و متصدی خوبی برای صنایع دستی اصفهان باشد، به شرط آنكه نوع مدیریتش را اصلاح كند و در سازمان صنایع دستی كشور یك خانه تكانی اساسی انجام دهد. فیضالهی خواستار حمایت دولت در تهیه مواد اولیه صنایع دستی به هنرمندان اصفهانی و همچنین ایجاد مدیریت واحد در این میدان شده و ادامه می دهد:مدیریت این میدان می تواند متشكل از نماینده ای از شهرداری اصفهان، میراث فرهنگی ، صنایع دستی و گردشگری استان و دیگر ارگان های مربوطه باشد. وی با بیان اینكه برخلاف ادعای مسؤولان، صنایع دستی اصفهان دیگر ارزش هنری گذشته را ندارد، خاطرنشان میكند: هنرمند بیانگیزهای كه اثرش به فروش نمیرود و ضرر میكند و توانایی سرمایهگذاری هم ندارد، مطمئنا دیگر كار با كیفیتی تولید نمیكند و كالایی را عرضه میدارد كه حداقل با فروش آن بتواند پول مواد اولیه و هزینههای كارگاه خود را به دست آورد و به این ترتیب میدان نقش جهان محل فروش صنایعی میشود كه ارزش هنری خود را از دست داده است تا توان رقابت با كالاهای چینی و پاكستانی ارزان قیمت و بدلیجات را داشته باشد. رییس اتحادیه صنایع دستی اصفهان كه بیشتر مشكلات این صنعت و ۲۵ هزار شاغل آن را برآمده از ضعف مدیریتی میداند، میگوید: اكنون فقط ۷۰۰۰ نفر از ۲۵ هزار هنرمند صنایع دستی اصفهان بیمه هستند و برای حل مشكلات فعالان این صنعت تاكنون بارها دست به دامان استاندار، سازمان میراث فرهنگی و رئیسجمهور شدهایم؛ اما نتیجه مطلوبی عایدمان نشده است. دنیا دیگر مینای اصفهان را نمیپسندد چندی پیش مسؤولان مهر اصالت برای برخی صنایع دادند، اما وقتی دنیا مینای اصفهان را كه زمانی شهره جهان بود دیگر نمیپسندد و دنبال استاندارد و نوآوری است ، مهر اصالت به چه كار آنها میآید؟ آیا بهتر نیست دست اندرکاران به جای دادن مهر اصالت به برخی صنایع، هنرمند را با سلیقه بازار جهانی آشنا كنند، فیضالهی می گوید: هنرمندان ما در حالی بعد از ماهها نامهنگاری و التماس و درخواست موفق به حضور در نمایشگاهی در خارج از كشور شدند كه نه تنها هزینه رفت و برگشت و هتل وغیره به عهده خودشان بود، بلكه تازه آنجا متوجه شدند كه چقدر از دنیا و سلیقه مردم دنیا فاصله دارند و در حالی كه هیچ كدام از محصولشان به فروش نرفت، دست خالی و متضرر بازگشتند. حسين سلجوقيان استاد قلمزني،پيرمرد ۶۷ سالهاي است که به گفته خود ۵۵سال ازعمرخويش را صرف هنر قلمزني کرده است. وي اظهارمی کند: صنايع دستي ما در طول بيست سال گذشته نابود شد، زيرا هيچ حمايتي و تشويقي صورت نگرفت؛ ازسوي ديگرجنس خارجي نيز وارد کردند. مقدار زيادي از اجناسي که امروزه در ويترين مغازههاي ميدان نقش جهان وجود دارد خارجي است، اجناس چين و پاکستان و هندوستان جايگزين کارهاي ما شده است. صداي چکش، نغمههاي مادري قلمزن هاست برای بیان وضعيت نابسامان صنایع دستی همین بس که بدانيم در کشور ۲۴۵ نوع صنايع دستي وجود دارد که ۱۴۵ نوع آن در حال انقراض است و تنها ۱۰۰ نوع آن به صورت دست و پا شکسته بهرهبرداري ميشود. البته امروزه شرايط اقتصادي و معيشتي مردم به اندازهاي سخت شده که نميتوان انتظار داشت بخشي از درآمدشان را به خريد صنايع دستي اختصاص دهند. اما صنايعدستي يک وجه ديگر هم دارد. صنايعدستي يک نوع هنر است و در طول ساليان گذشته سينه به سينه به ما ارث رسيده و ما هم بايد آن را به نسل هاي بعدي منتقل کنيم. صداي چکش براي قلمزن ها مانند نغمههاي مادري است که براي فرزندش لالايي ميخواند. بايد مدتها با اين صدا زندگي کرده باشيد تا ارزش ضربههاي مستمر را درک کنيد. نايب رييس اتحاديه صنايع دستي اصفهان و رييس انجمن قلمزني نقره مشکلات صنايعدستي را در ۵ بخش مديريت، توليد، مواد اوليه، فروش و قوانين خلاصه می کند و اظهار می کند: مهمترين مشکل حال حاضر کشور ما در انتخاب مدير است. سوال من از شما اين است که آيا مديري که ۳ ماه بر بخش صنايعدستي کشور مديريت ميکند، اين امکان را داشته تا برنامههايش را به مرحله اجرا بگذارد؟ معضل بزرگتر ما اين است که افرادي که به سمت معاونت صنايع دستي کشور منصوب ميشوند بعضاً تخصص و تجربه اي در مورد صنايعدستي ندارند و انتصاب ها سياسي صورت ميگيرد. اين افراد براي پيشبرد صنايع دستي کشور برنامه اي ندارند و به همين دليل به سرعت عوض ميشوند. سيدعباس شيردل ادامه می دهد: به جرات ميتوان ادعا کرد که صنايعدستي کشور مانند يک قايق بدون ناخدا، بادبان و پارو است! آيا کسي گمان ميکند که اين قايق بتواند در طوفانهاي امروز اقتصاد جهان سالم به مقصد برسد؟ البته اگر اين قايق برنامه داشت شايد ميتوان پي برد به انحراف ميرود اما چون صنايع دستي کشور برنامه اي ندارد، هيچ کس متوجه نميشود که به انحراف ميرود! امروزه صنايعدستي ايران کمترين ميزان صادرات را به نسبت سالهاي گذشته دارد زيرا نگاههاي جهاني به همه چيز در حال تغيير است و اين شامل صنايعدستي هم ميشود. بايد نگاه سنتي به صنايعدستي تغيير کند و نگاه سنت و مدرنيزه را با هم ترکيب کنيم و آن چيزي را توليد کنيم که مورد نياز بازارهاي جهان و حتي ايران است . بازارهاي هدف صادرات صنايعدستي هر چند سال يک بار بايد به روز بازاريابي و بررسي شود تا متوجه شويم چه اتفاقاتي در جهان رخ داده است. صنايع دستي به آساني قابليت آموزش دارد و ميتواند بيکاران را اميدوار کند. آموزش صنايع دستي در مدت يک ماه امکان پذير است به نحوي که فرد بتواند از کنار آن امرار معاش کند. وسايل قلم زني بسيار ارزان است و شامل يک چکش و چند قلم ميشود. به کارگاه نيازي ندارد و فرد ميتواند بدون آنکه مزاحم همسايگان شود به کار خود در يک آپارتمان کوچک هم بپردازد. خلاصه اينکه توليد صنايع دستي مشکلي ندارد. نایب رییس اتحادیه تولید کنندگان و صادرکنندگان صنایع دستی کشور نیز در گفت و گو با "جوان" مشکل اصلی صنایع دستی کشور در بخش تولید و صادرات را مدیریت دولتی معرفی می کند که نه تخصص و نه توجهی خاصی دارد. موسوی زاده می گوید:فعالان صنایع دستی نباید از دولت انتظار رفع مسایل و مشکلات داشته باشند بلکه باید بر همکاری و همدلی یکدیگر تکیه کنند و مسایل و مشکلات خود را حل کنند. وی شناسایی بازارهای هدف صنایع دستی را اولویت نخست این اتحادیه برشمرده و تصریح می کند:معرفی صنایع دستی به مردم کشورهای مختلف و اطلاع رسانی نمایشگاه های معتبر بین المللی در اولویت برنامه های اتحادیه قرار گرفته است. كمكاری از خودشان است در همین حال معاون صنایع دستی و هنرهای سنتی استان اصفهان در واکنش به اظهار نظر رئیس اتحادیه صنایعدستی اصفهان می گوید: صنایع دستی اصفهان نه تنها رو به زوال نیست، بلكه اقدامات خوبی تاكنون برای حفظ این هنر و صنعت انجام شده است. احمد ادیب با تاكید بر اینكه اداره كل صنایع دستی اصفهان در بحث فروش هیچ مسئولیتی ندارد، می افزاید: اتحادیه صنایع دستی اصفهان كه مسئول این صنف است در بحث فروش صنایع دستی هم متولی است، اما نه تنها تاكنون برای قیمتگذاری صنایع دستی هیچ اقدامی انجام نداده است، بلكه كم كاریهای زیادی نیز در این زمینه داشته است. ادیب، عرضه نكردن كالاهای تولیدی در بستهبندیهای شكیل و مناسب، درج نشدن نام تولیدكنندگان روی محصول كه موجب اطمینان خاطر خریدار شود و برگزار نكردن نمایشگاه را برخی كوتاهیهای این اتحادیه عنوان میكند و بیان می کند: متاسفانه هنوز بسیاری از صنایع دستی اصفهان در داخل روزنامه یا پلاستیكهای سیاهرنگ بستهبندی و به خریدار عرضه میشود؛ ضمن اینكه محصولات نیز قیمتگذاری مشخصی ندارد. یکی از محدودیت های دیگری که امروزه در بحث صنعت توريسم وجود دارد اینکه آمد و رفت توريسم تابع شرايط خاصي است به همين دليل است که توريستها با تورها به ايران سفر ميکنند. تورها، توريستها را محدود ميکنند و آنها را به يک رستوران مخصوص، به يک فروشگاه صنايعدستي مشخص و حتي يک هتل مشخص ميبرند و اشکال از همين جا شروع ميشود. تعامل بين صنعتگر و خريدار خارجي کاهش مييابد و مغازههايي که با تورها تعامل دارند صنايع دستي خاصي را به توريست تحميل ميکنند و نتيجه آن ميشود که صنايعدستي درجا ميزند؛ که انتظار می رود مسؤولان مربوط نسبت به رفع این مساله راهکاری اساسی بیندیشند.